کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: مقتل


سخنان امام سجّاد علیه السلام با یزید ملعون

درباره : روایت های بین راه شام و شهر شام
منبع : پژوهشی نو در بازشناسی مقتل سیدالشهدا ص ۱۸۳

از امام صادق علیه‌السلام نقل است که يزيد به امام سجّاد علیه‌السلام گفت: حمد خدایی را که پدرت را کشت. امام سجّاد علیه‌السلام پاسخ دادند: خدا لعنت کند کسی را که پدر مرا کشت! با این جواب امام، یزید خشمگین شد و تصمیم به شهادت امام سجّاد علیه‌السلام گرفت. امام سجّاد علیه‌السلام فرمودنـد: پس اگر می‌خواهی مرا بکُشی، کسی را مـأمورکن تا زنان و کودکان را به مدینه ببرد که جُز من مَحرمی ندارند. یزید ملعون شرمنده شد و گفت نه؛ خودت آن‌ها را خواهی برد و سپس سوهانی خواست و زنجیر از دست و گردن امام سجّاد علیه‌السلام باز کرد تا منّـتی هم برگردن زین العـابدین بگذارد و بعد شروع کـرد به خواندن این آیـه:


« وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثير[1]»؛ هر مصيبتى به شما رسد، بر اثر اعمالى است كه انجام دادهايد و بسيارى را نيز عفو مى‏ كند. امام سجّاد علیه‌السلام پاسخ دادند: نه؛ اين آيه در وصف ما نيست، بلکه، این آیه در وصف ماست: « ما أَصابَ مِنْ مُصيبَةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا في‏ أَنْفُسِكُمْ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَبْرَأَها إِنَّ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسير[2]»؛ نرسد مصيبتي به شما در زمين و نه در خودتان، جُز اينكه دركتـابي نوشته شده ـ يعني مقدّر شده ـ پيش از آنكه آن را بيافرينيم و همانا آن بر خدا آسان است؛ آن گاه  ادامه دادند: ماییم که به این آیه عمـل کرده و خشنـود به رضای خداییم و محزون نمی‌شویم برای چیزی که از دست داده‌ایم.[3]

در گزارشی دیگر یزید رو کرد به امام سجّاد علیه‌السلام و گفت: اي پسر حسين! پدرت با من خويشاوندي و فاميلي‌اش را شكست و حقّ مرا نـاديده گرفت و در سلطنت من با من به جنگ برخاست، پس خدا با او چنان كرد كه ديدي.( باز هم مكر و نيرنگ، مي‌خواست كـارش را خدايي جلوه بدهد) امام سجّـاد علیه‌السلام در پاسخ، آیه ۲۲ سوره حدید را تلاوت کردند. يزيد به پسرش خالد گفت جوابش را بده ولی او پاسخي نداشت و يزيد خودش آيه ۳۰ سوره شوري را خواند.[4]

 امام سجّاد علیه‌السلام پس از خواندن این آيه فرمودند: يَا ابْنَ مُعَاوِيَةَ! لَمْ تَزَلِ النُّبُوَّةُ وَ الْإِمْرَةُ لِآبَائِي وَ أَجْدَادِي مِنْ قَبْلِ أَنْ تُولَدَ ، وَ لَقَدْ كَانَ جَدِّي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ ، فِي يَوْمِ بَدْرٍ وَ أُحُدٍ وَ الْأَحْزَابِ، فِي يَدِهِ رَايَةُ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَبُوكَ وَ جَدُّكَ فِي أَيْدِيهِمَا رَايَاتُ الْكُفَّار؛ اي پسر معاويه! مقـام نبوّت و امامت، قبل از اينكه تو متولّد شوی، دائماً از آنِ  پدران و اجداد من بوده است و پرچـم پيغمبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در جنگ بَدر، اُحُـد و اَحزاب در دست جدّ من علي علیه‌السلام بود؛ ولي پرچم كفر در دست جدّ تو بود.[5]

 


[1].  سوره شوری، آیه ۳۰.

[2]. سوره حدید، آیه ۲۲.

[3]. مقاتل الطالبیین۱۲۰؛ مقتل خوارزمی ۲/۶۲ ؛ بحارالأنوار ۴۵/۱۶۱ و۱۶۸؛ جلاءالعیون ۶۰۹ ؛ منتهی الآمال ۵۰۷؛ نفس المهموم ۴۰۷؛ قمقام ۵۷۲ و۵۷۵ ؛ مهیج الأحزان ۶۸۶ ؛ مقتل امام حسین ۲۴۳؛ مقتل مقرّم ۳۶۵؛ اربعین الحسینیه ۲۴۴؛  مقتل جامع ۲/۱۱۶ . توضیحات: در قمقام و مقتل جامع آیات تلاوت شده  نیامده است و در مقاتل الطالبیین نیز فقط آیات تلاوت شده آمده است.

[4]. تَسْمِیَةُ مَنْ قُتِلَ مَع الحُسَینِ ۱۵۷؛ تاریخ الامم والملوک ۵/۴۶۱؛ اَنْسابُ الاَشْـراف ۳/۴۱۹؛ الفتوح ۵/۱۳۱؛ الارشاد۲/۱۸۰؛ الکامل فی‌التّاریخ ۱۱/۲۰۱؛ تاریخ الخُلَفاء ۲/۲۳۷؛ تاریخنامه طبری ۴/۷۱۴؛ مَقْتَل خوارزمی ۲/۷۰؛ البِِدایَة والنَّهایة ۸/۱۹۴؛ فُصُولُ المُهِمَّۀ ۲/۸۳۷؛ مُثیرُالأحْزان ۳۲۸؛ إعْلام الوَری ۳۵۴؛ کامل بهائی ۶۳۷؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۸۶؛ بحارالأنوار۴۵/۱۳۵؛ اَلْمُنْتَظَمْ ۵/۳۴۴؛ نفس المهموم ۴۰۵؛ مقتل امام حسین ۲۴۲؛ قمقام ۵۶۶؛ مقتل جامع ۲/۱۲۷. توضیحات: آیه ۳۰سوره شعرا در کتب اَلْمُنْتَظَمْ و کامل بهائی نیامده است.

[5]. الـفتوح ۵/۱۳۱؛ مقتل خوارزمی ۲/۷۰ ؛ کامل بهائی ۵۲۱؛ تَسْلِیَةُ الْمُجالِسْ ۲/۳۸۷؛ بحارالأنوار۴۵/ ۱۳۵؛ جلاءالعیـون ۶۱۲؛ نفس المهموم ۴۰۸؛ مقتل امام حسین ۲۴۲؛ کبریت احمر ۲۵۲؛ ناسخ التّواریخ ۵۷۸؛ قمقام ۵۴۷؛ مقتل جامع ۲/۱۲۸ . توضیحات: این روایت در الفتوح، قمقام،  مقتل جامع و جلاءالعیون کمی مفصّل‌تر و کاملتر آمده است.